نامه های یک دختر دم بخت برای همسر آینده اش...

من یه آدم نصفه و نیمه هستم که هنوز نیمه خودمو پیدا نکردم...

نامه های یک دختر دم بخت برای همسر آینده اش...

من یه آدم نصفه و نیمه هستم که هنوز نیمه خودمو پیدا نکردم...

خداوند همه چیز را جفت آفرید،
حتی اعضای بدن انسان دارای جفت است
جز قلب
چون یکی را در وجود انسان قرار داد و دیگری را در وجود فرد دیگری که قرار است مکمل او باشد برای رسیدن به خدا
برای پیمودن مسیر بندگی
وقتی دو قلب کنار هم دیگر قرار میگیرند به آرامش می رسند...

آخرین مطالب

باید دلم صاف بشه

تصمیم دارم با تمام جهان در صلح باشم
با همه چیز و همه کس

از هیچ کس و هیچ چیز کینه ای تو دلم نباشم
چند وقتیه که حس خوب و سبکی دارم

دلم روشنه

گناه

آدم اگه بخواد خوشبخت بشه:

باید پدر و مادرش ازش راضی باشن
بعد اینکه همیشه خوشحالشون کنه

سوم اینکه دعای خیرشون از ته دل پشت و پناه آدم باشه...


اینطوری ادم دست به هرچی بزنه طلا میشه
تو هر کاری بره موفق میشه...



هیچ چیز جای دعای عملی رو نمیگره
انسان با سعیش انسانه...(سوره نجم-32)

آشتی

تو قران خوندم
ادمی اگر زیانی به او رسد ناسپاسی میکند و چون از روی رحمت خود به اون نعمتی دهیم میگوید این نعمت نتیجه کردار خودم است

از کفرگویی خودم پشیمون شدم
با خدا آشتی کردم
تو زندگیم خیلی از لحظه ها موقعیت ها بود که کمکم کرد
خیلی چیزا بهم داد

الان ازش میخوام بهم صبر و ارامش بده که تقدیرو بپذیرم و راضی باشم
و اینکه در هر صورت شکزار باشم
بتونم از پس امتحانا بر بیام

کمکم کنه بنده خالصش باشم. دوستش داشته باشم و هیچ اتفاقی نتونه این دوست داشتنو از بین ببره

دلم میخواد بهترین ادم روی زمین باشم
خدا به فرشته هاش بگه نگاش کنین این همون ادمیه که منو به خاطر افریدنش سرزنش میکردین...

کاش بتونم فاصلمو با خدا کم کنم
اونقدر بهش نزدیک بشم که بتونم بغلش کنم و اروم بشم.....

دل شکسته

ماه رمضونه
دم دمای افطار

اگه بدونی چقدر بغض دارم
یه بغض خیلی بزرگ

از دست خدا عصبانیم
کفر هم گفتم
خیلی


مگه خدا نگفت دعای روزه دار مستجابه؟

مگه نگفت این ماه رحمت و برکته؟

پس چرا هیچیش به من نمیرسه؟


من فقط یه درخواست کوچیک داشتم
خیلی هم بزرگ نبود

گفتم خدایا تو اون بالایی همه چیو میدونی میدونی این خواستگاری که قراره بیاد ایا قسمت هست با هم ازدواج کنیم یا نه؟
گفتم خدا اگه قرار به نشدنه الکی پا نشن نیان
بعد بگن دختره رو نپسندیدیم


به خدا افسردگی گرفتم از بس هر کی اومد یه چی گفت و رفت
اعتماد به نفس ندارم
من مگه چی از بقیه دخترا کم دارم
این همه پاک زندگی کردم، هیچ پسری تو زندگیم نبود این همه خوبم


خدایا خودت شاهدی چقدر ازت درخواست و خواهش کردم
باشه من بد
من بنده ی بد و گناهکاره تو

ولی تو مگه ارحم الراحمین نیستی؟ تو چرا با من مقابله به مثل میکنی
چرا خواهشمو رد کردی؟

میتونی درک کنی چه ضربه احساسی بهم وارد شد؟

میخوای چطوری جبران کنی؟؟؟

خدایا هزاران بار ازت خواهش میکنم دیگه خاسنگار نیاد
فقط اونی بیاد که قراره بشه
اونی که قسمتمه
اونی که بهترینه


خدایا خواهش میکنم
به بدی من نگاه نکن
میدونم هیچ کاری واست نکردم
هیچ کار خالصی نکردم

ولی تو خدایی کن و به سرم منت بذار

به حق این لحظه ی اذان
یه همسر خوب نصیب من کن
یه همسر اسمونی



موهام یه دریا بود

امواج دریای طلایی موهایم دنیایت را همچون صخره ها ویران میکند

خودشیفتگیه دیگه... :))

میخواستم بگم بازم موهامو کوتاه کردم
موخوره رسیده بود به ریشه
ولی الان خیلی بهش رسیدم خیلی خوش حالت و پرتر شد



تازه بعد ماه رمضون بازم میخوام کوتاه کنم یکم بیشتر قوت بگیره

موهای کوتاه بهتر از موهای بلند کم پشت و موخوره داره


فقط به خاطر تو دارم این همه هزینه میکنم
البته ماسک موی آبرسان هم باید میخریدم که گرون بود:( نخریدم.



بی تو آب شدم

سلام
ماه رمضونه الان
دعا نمیکنم که زودتر پیدات شه
دعا میکنم که خودم خوب شم، ضعفام از بین بره
ضعف های اخلاقی منظورمه

این چند وقت که روزه گرفتم قشنگ نصف شدم
اب شدم
هیکل واسم نبود
خودم اگه پسر بودم با همچنین دختری ازدواج نمیکردم
تازه با این همه لاغری شکم هم دارم
قول میدم بعد ماه رمضون برم باشگاه
سه روز در هفته صبح ساعت8، زودترپامیشم صبحانه میخورم و میرم

یعنی هدفم اینه یه اندامی برای خودم بسازم که کیف کنی

البته باید منو همینطوری که هستم قبول کنی
با تمام نقص ها و عیوب اخلاقی و ظاهری ام

نمیدونم خودت چه تحفه ای هستی:)

دوستم داشته باش
تا دوستت داشته باشم

در انتظار وصال
خدانگهدارت

من و خواستگارها

یکی اومده بود واسه خاستگاری، البته مادرش اینا، جلسه زنونه بود
کلی از ویژگی های پسره گفتن: اهل نماز و مسجده، عاشق دختر چادریه، دوست داره عروسیش به صورت مولودی باشه، خودش اهل عروسی رفتن و جشن های گناه نیست...

خلاصه اینکه من شیفته این شخصیت شدم، خب دخترم دیگه با گوش عاشق میشه
ولی وقتی خودشو دیدیم به دلم ننشت..


مورد بعدی یه خانم و اقایی، یعنی پدر و مادر پسره اومدن
پدره همچینن سوال و پرسش میکرد که اینگار میخواد ملک بخره، البته راجع به همه چی حرف میزد الا خاستگاری
خیلی خیلی حس حقارت بهم دست داد
مادره که لام تا کام اصلا حرف نزد و مدام گوشه و کنار خونه رو دید میزد
متنفرم از این جور ادمایی که ظاهر براشون در اولویته
اینکه خونه و پرده و اسباب اساسیه و... چه شکلیه

ادمای تازه به دوران رسیده که تو سطح نیازهای اولیه موندن... ان شالله یه عروس مثل خودشون گیرشون بیاد


و غیره

توکل به خدای سبب ساز

سلام

اینکه میگن خدا قادر مطلق هست رو قبول دارم.
یعنی اگه اراده کنه کن فیکون میکنه
همونطور که برای مریم سفره آسمانی آورد

همانطور که حضرت ذکریا در اوج نا امیدی صاحب فرزند شد به خواست خدا
همانطور که حضرت مسیح متولد شد...
حضرت یوسف از چاه و زندان به پادشاهی رسید...

عذت و ذلت هم دست خداست
اما ما فقط ظاهر قضیه رو نگاه میکنیم اینکه دلیل و حکمت این کارا و اتفاقا چیه، فقط خدا میدونه

دوست دارم بدونم حکمتش چیه که الان نمیای
میدونم یه روز میفهمم

همیشه همینطوره... بعدها می فهمیم و خداروشکر میکنیم


دیگه نمیخوام دنبالت بگردم.

توکل کردم به خدا
خودش راهمونو هموار کنه... و به من صبر و آرامش بده
شوهر کردن که همه دنیا نیست
دنیامو یه جور دیگه میسازم بدون تو، فعلا...

خدانگهدارت...

وقتی خورشید پشت ابر است

سلام
بهار آمد و تو نیامدی
مهم نیست دیگه

این روزها برام یه سوال بزرگ ایجاد شد یه شبهه
یه شک

ولی از ته قلبم میدونم اشتباه نمی کنم
راهی که میرم درسته...

امیدوارم تو در این مورد به یقین رسیده باشی
اینکه این سوال چیه، بعدا میگم

خدانگهدارت هر جای دنیا که هستی
در انتظار دیدار روی ماهت

راستی یادم آمد تو خواب چه شکلی بودی
قد بلند و لاغر با ریش کم پشت روی صورتت همین حد فقط یادمه:)

تولدم بی تو

سلام

امیدوارم تا چند روز دیگه سرو کلت پیدا بشه

اخه تولدمه دوست دارم تو هم باشی

کاش یه نشونه ای از امدنت داشتم

یا خودت نشونه ای میدادی


شاید خوابتو دیدم

یه اسم روی یه کاغذ ولی یادم نموند هر چی فکر کردم... تو خواب دوستم داشتی و در پی جلب توجهم بودی...

خسته ام

خوابم میاد

خدانگهدارت

تا دیدار روی ماهت...